مجتبی عبدخدایی؛ زینب تبریزی
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، ، صفحه 179-200
چکیده
جنبشهای اخیر خاورمیانه، علاوه بر تأثیرات متنوع خود، فرصتی مناسب برای سیاست خارجی برخی کشورهای عرب فراهم نموده است تا نقش فعالتری در منطقه ایفا نمایند. تحولات اخیر خاورمیانه و موضعگیری دولتها در قبال جنبشهای اسلامی – مردمی منطقه حاکی از آن است که دولت قطر نقشی خاص را دنبال مینماید. از سوی دیگر مواضع دوگانه این کشور در قبال ...
بیشتر
جنبشهای اخیر خاورمیانه، علاوه بر تأثیرات متنوع خود، فرصتی مناسب برای سیاست خارجی برخی کشورهای عرب فراهم نموده است تا نقش فعالتری در منطقه ایفا نمایند. تحولات اخیر خاورمیانه و موضعگیری دولتها در قبال جنبشهای اسلامی – مردمی منطقه حاکی از آن است که دولت قطر نقشی خاص را دنبال مینماید. از سوی دیگر مواضع دوگانه این کشور در قبال مسئله فلسطین و همزمانی آن با نقش مذکور این سؤال را پدید آورده است که علت این مواضع دوگانه چه بوده ؟ اهداف سیاست خارجی این کشور از این دوگانگی رفتار چیست؟ و رابطه آن با نقش قطر در مسئله جنبشهای اخیر خاورمیانه چه میباشد؟ این نوشتار تلاش میکند عوامل دخیل در اتخاذ رویکرد دوگانه قطر در مسئله فلسطین پس از بیداری اسلامی و تحولات جهان عرب را بررسی نموده و نشان دهد که قطر به دلیل اقتضائات ساختاری ناشی از ریز دولت بودن این کشور نقشی نیابتی و هماهنگ با عربستان از سوی ایالات متحده را در تحولات اخیر پذیرا بوده است. از سوی دیگر ابعاد این نقش که به مسئله فلسطین و امنیت اسرائیل باز میگردد در تعارض با فرهنگ و باور اجتماعی این کشور بوده و به دوگانگی مواضع در این کشور منجر شده است.